5 دلیل خسارت اروپا از جنگ اقتصادی آمریکا و چین-راهبرد معاصر
گزارش «فارین پالیسی»؛

5 دلیل خسارت اروپا از جنگ اقتصادی آمریکا و چین

به دلایلی همچون وابستگی بیش‌ازحد آلمان به چین، انحصار شرکت‌های چینی به‌عنوان بزرگ‌ترین تأمین‌کننده کالا به اروپا و محدودیت توانایی اروپا برای مشارکت دادن شرکت‌ها در روند معاملات درون اتحادیه‌ای مهار روابط گسترده اقتصادی چین برای اروپا بسیار دشوارتر از آمریکا خواهد بود.
تاریخ انتشار: شنبه ۰۱ مهر ۱۴۰۲ - 23 September 2023

5 دلیل ناکامی اروپا در تقابل آمریکا و چین

 

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ اروپا با محدود کردن روابط خود با چین با این توجیه که می خواهد از خود رفع خطر کند، بسیار بیشتر از آمریکا ضرر خواهد کرد و برای این موضوع دلایل زیادی وجود دارد.


در سال 2021، مفهوم «استقلال راهبردی» در ارکان قدرت اروپا متداول بود و زمزمه های آن شنیده می شد. در این فرضیه، هدف اصلی نشان دادن استقلال بیشتر اروپا در امور بین المللی بود، اما بسیاری از اهداف ظاهری آن (در تجارت، امور مالی و اقتصادی) عمدتاً به دلیل محافظت از اتحادیه در برابر تأثیرات تعرفه گذاری های ایالات متحده و تحریم های فراسرزمینی، علیه آمریکا بود.

برنامه های اروپایی ها بسیار عقب تر از برنامه های ایالات متحده است، زیرا اروپایی ها معمولاً نسبت به واشنگتن نگرشی سخت گیرانه تر به پکن دارند


قرار گرفتن در معرض شیوع کرونا خطراتی را برای زنجیره واردات ایجاد کرد و جنگ  اوکراین باعث تجدیدنظر در راهبرد اقتصادی کل اروپا شده است. «خطرزدایی» اکنون کلیدواژه ای جادویی است که توجه سیاستگذاران اروپایی را به خود جلب می کند. بروکسل اکنون به جای تلاش برای محافظت از خود در برابر سیاست های اقتصادی ایالات متحده، تلاش هایش را متمرکز تبعیت از سیاست های واشنگتن در کاهش وابستگی اقتصادی به چین می کند.


با وجود این، برنامه های اروپایی ها بسیار عقب تر از برنامه های ایالات متحده است، زیرا اروپایی ها معمولاً نسبت به واشنگتن نگرشی سخت گیرانه تر به پکن دارند. پیشرفت آهسته اروپا در کاهش خطرات نیز نشان دهنده این واقعیت است که محدود کردن روابط اقتصادی با چین برای اروپا بسیار دشوارتر از ایالات متحده خواهد بود که در اینجا پنج دلیل بیان می شود:

  1. به طور کلی  وابستگی بیش از حد به چین در وهله نخست مشکل آلمان و نه اروپاست. صادرات و واردات آلمان به و از چین بیش از سه درصد تولید ناخالص داخلی این کشور را تشکیل می دهد (بالاترین میزان در اتحادیه اروپا و بیش از دو برابر میزان ثبت شده در فرانسه، ایتالیا و اسپانیا). این موضوع اهرم فشاری در اختیار پکن قرار می‌دهد تا طرح‌های اتحادیه اروپا را برای توقف خطرپذیری‌ها ازجمله در برابر شرکت‌های آلمانی تلافی کند.
  2. با وجود همه صحبت ها درباره «خطرزدایی»، اتحادیه اروپا بیش از ایالات متحده از این معادله ضرر می کند. شرکت های چینی تا حد زیادی بزرگترین تأمین کننده کالا به اروپا باقی مانده اند و حدود 20 درصد واردات را در 6 ماهه نخست سال جاری به خود اختصاص داده اند. در مقابل، ایالات متحده تجارت بیشتری با مکزیک و کانادا نسبت به چین در مدت مشابه انجام داد.
    وابستگی اروپا به چین به ویژه برای کالاهای مورد نیاز در حوزه انتقال انرژی زیاد است. برای نمونه، اتحادیه اروپا بیش از چهار پنجم باتری‌های لیتیوم یونی را از چین وارد می‌کند.
  3. توانایی اروپا برای مشارکت دادن شرکت ها در روند تعاملات محدود است. دولت‌ها می‌توانند بهترین برنامه‌ها را برای حذف خطرات طراحی کنند، اما اجرای آنها همیشه برعهده شرکت‌های خصوصی است و در مجموع، متقاعد کردن شرکت‌های اروپایی برای خلاصی از خطر آسان‌تر از مرحله اجرایی آن‌ خواهد بود.
    نخستین گزینه برای متقاعد کردن شرکت ها به دور شدن از چین و انتقال تولید به داخل اروپا، ارائه مشوق های مالی یا برنامه های سرمایه گذاری عمومی است. با وجود این، بیشتر کشورهای عضو اتحادیه اروپا فضای مالی کمی برای اجرای چنین سیاست هایی دارند و بعید است بتوان از قانون کاهش تورم اروپا بهره جست.
  4. برای بسیاری از کالاهای ضروری، ایجاد زنجیره تأمین اروپایی غیرواقعی است. شرکت‌های آمریکایی فناوری ساخت نیمه‌هادی‌های پیشرفته را در انحصار خود دارند و این موضوع به برگ برنده بزرگ واشنگتن برای انتقال زنجیره‌های تأمین نیمه‌رساناها تبدیل شده است. بدون ایجاد زنجیره تأمین نیمه هادی کامل (در چشم اندازی غیرواقعی) اروپا همچنان به ایالات متحده وابستگی خواهد داشت.
  5. طرح های خطرزدایی اروپا ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد. کمیسیون اروپا گسترش روابط تجاری با کشورهای جنوب شرقی آسیا را راهی مطمئن برای کاهش وابستگی اروپا به چین می داند. در این فرضیه، مبنا بر این است که چندین اقتصاد آسیای جنوب شرقی با موفقیت توانسته اند خود را به عنوان جایگزین های صنعتی برای چین در سال های اخیر قرار دهند.


اروپا برای تحقق بلندپروازی‌های خود مبارزه خواهد کرد و «خطرزدایی» ممکن است روزی تنها به موردی دیگر در فهرست بلندبالای واژه‌های قدیمی بروکسل تبدیل شود. این خبر خوبی برای روابط آمریکا و اروپا نیست.

ارسال نظر
پربیننده ترین اخبار
«راهبرد معاصر» گزارش می‌دهد؛ / ۱ روز پیش

۲ نکته مأموریت سخت ترامپ

یادداشت سمیر البرغوثی، تحلیلگر فلسطینی؛ / ۱ روز پیش

ائتلاف با ایران، تنها گزینه بقای روسیه در منطقه

یادداشت اختصاصی حسن حیدری، کارشناس مسائل اقتصادی؛ / ۱ روز پیش

ضرورت توجه به طرح‌های خرد مدیریت مصرف انرژی